1-  در ابتداي جلسه آقاي صفدري زاده اظهارداشت: علي رغم وجود مسائل و مشکلات واحدهاي توليدي به دليل عدم تأمين انرژي و مشکلات عدم تخصيص ارز به واحدهاي توليدي و ... بايد توجه ويژه به موضوع صادرات داشته باشيم. طبق اطلاع واصله شرايط صادرات به روسيه از نظر کوتاه شدن زمان حمل و نقل، انتقال وجه حاصل از صادرات به کشور خوب  و مناسب شده و بايد نسبت به سروسامان دادن به وضعيت بازار اقدام نمائيم لذا بايد در حوزه بازار روسيه با توجه به مستعد شدن شرايط اقدام نمائيم و از فرصت هاي پيش آمده بهره برداري لازم به عمل آيد .

2- درادامه جلسه اعضاي هيأت مديره ضمن بيان مسائل و مشکلات، بر ضرورت حضور دربازار روسيه بويژه از طريق ايجاد شرکت مديريت صادرات وحضور در نمايشگاه هاي روسيه تأکيد نمودند و همچنين تأکيد گرديد انجمن بايد با داشتن ابزار لازم از خروج محصولات بي کيفيت جلوگيري نمايد.

 3- در ادامه آقاي صفدري زاده ضمن تشکراز حضورآقاي آل اسحاق در جلسه ، اهم مسائل و مشکلات صنعت را اجمالا̋ به شرح ذيل توضيح و اظهار داشتند: جنابعالي در سفر اخيرتان با وزير صمت به  استان يزد در جريان مشکلات شرکتها قرار   گرفته ايد لذا مجددا̋̋ تقاضا داريم موارد در وزارت صمت مطرح و مورد پي گيري قرار گيرد:

1-مشکل تأمين انرژي و قطع برق و گاز کارخانجات 2-عدم تخصيص ارز به شرکتها  از محل ارز حاصل از صادرات جهت واردات مواد اوليه و.3-کوتاه بودن مدت زمان رفع تعهد ارزي صادرات4-اخذ ماليات از شرکتها بدون لحاظ نمودن توقف توليد شرکتها در طي سال به دليل قطع برق وگاز5- جريمه شرکتها توسط سازمان تأمین اجتماعی تحت عنوان تغییر عناوین شغلی6-اخذ مابه التفات افزایش نرخ برق وگاز از شرکتها 7-قفل شدن ارائه تسهيلات بانکی به کارخانجات جهت تأمين سرمايه در گردش8-ادامه صدور مجوز احداث واحدهاي جديد 9-لغو معافيت حقوق گمرکي واردات ماشين آلات خطوط توليد10-موانع و مشکلات صادرات وعدم حمايت دولت از صادرات.

 4- آقاي آل اسحاق ضمن استماع مسائل و مشکلات مطرح شده از طرف هيأت مديره، نظرات خود را در مورد وضعيت صنعت کاشي و سراميک، مسائل و مشکلات و راهکارهاي اجرائي و راهبرد صنعت  به شرح ذيل بيان نمودند:

در اين جلسه من مشکلات کلان و ريشه اي صنعت را بيان مي کنم و چنانچه لازم باشد مي توانيم جلسات بيشتري درخصوص بررسي جزئيات مسائل و مشکلات داشته باشيم. ابتدا بايد مشکل اصلي و ريشه اي صنعت شناسائي و ضريب اهميت و نقش آن در کلان صنعت اندازه گيري شود و اينکه صنعت درچه شرايطي قرار دارد، آيا وضعيت بحراني است ، آيا صنعت نياز به تغيير و تحول دارد يا خير؟ پس از تبيين صحيح مشکل، مطابق با شرايط در قدم بعدي بايد راهکارهاي لازم جهت حل مشکلات منطبق با واقعيتهاي کشور (نه آرزوها) تدوين گردد. ايشان اظهار داشتند:

 1- مشکل عمده و ريشه اي صنعت کاشي و سراميک توسعه اختاپوسي آن درسنوات گذشته مي باشد که بدون آينده نگري و توجه به زير ساخت ها و ظرفيت بازار مصرفي شکل گرفته که آثار آن را الان مي بينيم، بنده در سال 1369 که در وزارت صنايع بودم شاهد گسترش اختاپوسي سرمايه گذاري در صنعت کاشي و سراميک بودم که اين روند ادامه يافته و در حال حاضر به بيش از دو برابر مصرف داخلي رسيده است، حالابا اين وضعيت اعضاي شما اجبارا̋  راهکارهائي جهت بقا پيدا کرده اند که شامل:رقابت منفي، قيمت شکني و توليد محصولات فاقد کيفيت و هجوم به بازار عراق مي باشد و واسطه ها و دلالان هم کمک کرده اند تا اين صنعت آسيب بببیند.

2- درسفر به استان يزد و بازديد از برخي واحدهاي توليدي و مذاکره با مسؤلين شرکتها به اين نکته پي بردم که يک سري از واحدها با هم تضاد منافع دارند، واقعيت اين است که دراين صنعت يک پوسته سختي شکل گرفته و مسؤلين مي ترسند که اين پوسته را بشکنند و هر طور شده مي خواهند آنرا حفظ کنند و ذينفعان نمي خواهند تغييرات ايجاد شود، ازطرفي يک سري مشکلات مربوط به حاکميت و يک سري ديگر مربوط به منطقه است و خود شرکتها هم در توليد محصول با کيفيت و نفوذ به بازارهاي جهاني مشکل دارند.

3- واقعيت هاي موجود نشان مي دهد که اين صنعت نيازمند تغيير فرهنگ و ادبيات حرفه اي تبديل شدن ((من)) به ((ما)) مي باشد و تا زماني که اعضاء باهم متحد نباشند و توان و قدرت خود را بصورت عملي نشان ندهند، چه در مواجهه با دولت و چه در حوزه هاي بازار و تجارت خارجي موفق نخواهند شد و اعضاء به تنهائي توان مقابله با مشکلات در حاکميت و در درون صنعت نخواهند داشت، لذا بايد درصنف يک تشکيلات قوي شکل بگيرد و ابزاري داشته باشيد که اعضاء قدرت پيدا کنند تا به دولت تبيين گردد که اين صنعت در اقتصاد کشور بايد جايگاه داشته باشد. لذا به نظر من بهترين راهکار اعمال قدرت و مديريت و حل مشکلات صنعت ،داشتن انجمن قوي و متحد و مقتدرمي باشد که بتواند اقتدار خود را در مقابل تصميم گيران و تصميم سازها اعمال نمايد و داشتن انجمن قوي جز با اتحاد و همدلي  همه شرکتها  و تبعيت از انجمن به عنوان راهبر صنعت ميسر نمي گردد.

4- پيشنهاد مي کنم اعضاء خود را متقاعد کنيد که با روند فعلي توليد وتجارت، زندگي اقتصاديشان در خطر است و بدانند اگر محصول با کيفيت توليد نکنند و به دنبال بازارهاي ديگر غير از عراق نباشند چند سال ديگر چه بلائي بر سرشان خواهد آمد.

5- من به عنوان رئيس اتاق مشترک بازرگاني ايران و عراق اعلام مي کنم که بازار مصرف کاشي وسراميک ايران در عراق در درجه سوم و چهارم قرار دارد و در پروژه هاي بزرگ و درجه يک از کاشي وسراميک ايران استفاده نمي شود و اين اعلام زنگ خطر مي باشد، لذا شرکتها بايد به کيفيت محصولات و بروز رساني توليدات بيشتر توجه کنند ، بايد برند سازي شکل بگيرد و فروشگاه هاي معتبر در عراق ايجاد شود. با توجه به مزيت هاي ويژه کشور عراق اگر شرايط آن کشور درک شود و يک نظام مديريتي به عنوان پدر مقتدر و قاطع اين صنعت را  هدايت کند ،حتما̋  نتيجه بخش خواهد بود.